نوروز در بوشهر
مردم استان بوشهر همچون دیگر مردمان ایرانی نوروز را با
شادمانی دید و بازدید و پوشیدن لباسهای نو آغاز كرده و خود
را مهیای سفر یا پذیرایی از مهمانان نوروز میكنند.
پهن كردن سفره هفت سین در نقاط مختلف بوشهر با هم متفاوت
است اما همه مردم فرا رسیدن سال جدید را به فال نیك گرفته
و در ایام نوروز نوعی شیرینی بنام "بیت گلی" تهیه میكردند.
تشریفات سفره هفت سین در بین ثروتمندان بیشتر بود و علاوه
بر شیرینی "بیب گلی" و "قراپیچ" بقیه شیرینیهای مورد نیاز
را نیز از بازار تهیه میكردند.
بچههای نواحی مركزی ایام عید به میدان وسیعی بنام "لوله
خرابی" در محله "جبری" رفته و به بازیهای چون "تیله بازی"،
"تخم مرغ بازی"، "قاب بازی" میپرداختند. عدهای دیگر نوعی
وسیله برد و باخت بنام "ده شی" به "سی شی" راه میانداختند.
این وسیله برد و باخت چنان بود كه یك شیشه دهن گشاد
چهارگوش را پر از آب كرده و یك استكان در ته آن جای
میدادند و هركس موفق میشد كه از بالای شیشه یك عدد "ده
شاهی" به درون استكان بیندازد "سی شاهی" برنده میشد و گرنه
"ده شاهی" را از دست میداد.
مراسم چهارشنبه سوری نیز علاوه بر بوشهر در تمام نقاط
ایران هم مرسوم بوده این رسم تا نیمه سده پیش نزد مردم
بوشهر ناشناخته بود، اما این بدان معنا نبود كه آنان از
این رسم بیاطلاع باشند یا آن را فراموش كنند. آنها آخرین
شب چهارشنبه ماه صفر هر سال هجری قمری را در واقع به منزله
چهارشنبه سوری میدانستند، زیرا ماه صفر و به ویژه روز ۱۳
صفر را بسیار سنگین قلمداد میكردند و به خاطر اینكه از نحس
بودن این ماه جان سالم به در برند و به ماههای دیگر منتقل
نشود، در عصر آخرین سه شنبه ماه صفر به كنار دریا میرفتند
و پاهای خود را تا ساق در آب میزدند و ضمن آنكه چند عدد
سنگ به درون آب پرتاب میكردند میگفتند؛ "درد و غم در، تو
اوو دریه بیشو"،و اعتقاد داشتند این كار را باید تا پیش از
غروب آفتاب انجام دهند و اگر به ساعات بعد انجامد فایدهایی
نخواهد داشت. اما بعد از بازگشت از دریا، این مراسم را در
محل دیگری هم انجام میدادند. ۲۱ عدد سنگ ریزه از هفت راه
را جمع آوری كرده از هر راه سه سنگ و جمعا ۲۱ عدد و آن را
در زیر تابه گرمك كه به روی آتش جای داده بودند مینهادند و
چند بار به روی تابه میپریدند، آنگاه سنگ ریزهها را درون
ظرف پر از آب ریخته و آب روی آن را به همه افرادی كه در
آنجا جمع آمده بودند برای طول عمر می دادند.
هرگاه چهارشنبه سوری به فصل تابستان تقارن پیدا میكرد،
معمولا نوجوانان در صبح روز چهارشنبه راهی دریا میشدند و
مراسم چهارشنبه سوری خود را با شنا كردن در آب دریا به جای
میآوردند.
در چهارشنبه سوری نیز رسم بر این بوده كه مادران یك قاشق
شكر كف دست بچهها میریختند و میگفتند بروید این شكر را به
دریا بریزند و به این نیت كه ذهن دریا شیرین شود تا از ما
راضی باشد، ضمنا این كار خاصیت دفع چشم زخم را هم داشته
است.
نوروز در گیلان
سالهای نه چندان دور نوروزخوانها از اولین روزهای ماه
اسفند هر سال تا قبل از تحویل سال جدید نوروزخوانی میكردند.
آنها معمولاً شب هنگام حركت میكردند و یك چراغ و یك چماق
برای دیدن راه و زدن سگها همراه داشتند و در كوچهها
میگشتند و به هر خانهای سر میزدند، شعر میخواندند و شیرین
زبانی می كردند. گروه نوروزخوانها غالباً از ۳ نفر تشكیل
میشد و یكی از آنها به عنوان سرخوان شعر نوروز را به این
شكل میخواند:
فصل بهاران آمده گل در گلستان آمده
مژده دهید ای دوستان نوروز سلطان آمده
آن دو نفر دیگر تكرار می كردند و یك نفرشان كوله باری هم
بردوش داشت كه هدیههای مردم را در آن جمع می كرد.
مردم آمدن نوروزخوانها را به خانه خوشان خوش شگون میدانند
و سرانجام دعا و آرزوی سالی خوش همراه با سلامتی را برای
اهل خانه ابراز میكردند. هنوز تعدادی از روستاهای گیلان به
همان سنت نوروزخوانی به استقبال بهار میروند.
اجرای نمایشها و كشتی گیله مردی از جمله آئینهای سنتی در
گیلان است كه هنوز پس از گذشت سالها در بسیاری از مناطق
بهویژه روستاهای این استان با شور و نشاط خاصی برگزار
میشود.
نوروز در بروجرد
سمنو یک خوراکی شیرین ایرانی است که از جوانه گندم تهیه می
شود و یکی از عناصر اصلی سفره هفت سین نوروز ایرانی هاست.
بروجردیها در تهیه سمنو مهارت ویژه دارند و سمنوی بروجرد
از کیفیت بالا و طعم و رنگ مطبوعی برخوردار است. معمولا با
شروع اسفند بسیاری خانواده ها اقدام به رویاندن جوانه های
گندم می کنند و سپس در یکی دو هفته آخر سال شروع به پختن
سمنو می کنند.
برای پختن سمنو همانند، زنان بصورت گروهی همکاری کرده و با
ذکر دعا و صلوات دیگ سمنو را کنترل می کردند و با پاروی
مخصوص، آن را هم می زدند. همچنین در گذشته سعی می شد تا از
آب باران برای تهیه سمنو استفاده شود. کار پختن سمنو عموما
در شب انجام می شود و تا سپیده دم، دیگ سمنوی داغ آماده
شده است.
معمولا از دو هفته مانده به عید، بسیاری خانواده ها شروع
به گرفتن سبزه می کنند. برخی رسم دارند تعداد زیادی سبزه
برویانند و به اقوام و دوستان خود هدیه دهند. سبزه نوروزی
عمدتا از گندم، عدس و ماش تهیه می شود. یکی دو روز مانده
به نوروز سبزه ها را برای هدیه به خانه همسایه و اقوام می
برند
جشن چهارشنبه سوری در بروجرد همانند سایر شهرهای ایران
امروزه در غروب آخرین سه شنبه سال برگزار می شود. با تاریک
شدن هوا، مردم پشته هایی از چوب و خار و خاشاک در میانه هر
کوچه فراهم می کنند. تعداد این پشته ها به هفت عدد می رسد.
سپس آنها را آتش می زنند. ابتدا زنان و مردان مسن تر از
روی بته ها می پرند و سپس جوانترها این کار را بارها و
بارها انجام می دهند و معمولا تا خاموش شدن تدریجی بوته ها
این کار ادامه می یابد.
شخصیت حاجی فیروز در این شب با جامه قرمز خود حاضر شده و
با دوده حاصل از سوختن بوته ها صورت خود را سیاه می کرده و
برای جشنهای بعدی نوروزی آماده می شده است.
مراسم دیگری نیز در شب چارشنبه سوری در بروجرد انجام می
شود. یکی از این مراسم، بخت گشایی دختران است. به این
ترتیب که دختران جوان، با پوشیدن چادر، بصورت گمنام در
کوچه ها فالگوش ایستاده و بخت خود را از کلام عابران
دریافت می کنند. علاوه بر این در این شب ممکن است دختر را
از روی لاشه مرغ یا گوسفند بی جانی عبور دهند تا بختش باز
شود. قاشق زنی و آب بازی نیز کم و بیش در بروجرد دیده می
شود.
مراسم شال اندازی در گذشته در بروجرد رایج بوده ولی امروزه
بیشتر در روستاها و یا دیگر بخشهای لرستان دیده می شود. در
این مراسم، مردان جوان به پشت بام خانه ها رفته و شال بلند
یا چادری را آویزان می کنند و منتظر می شوند. صاحب خانه
معمولا آجیل یا شیرینی یا سکه ای را در آن چادر قرار می
دهد. گاه صاحبخانه ناراضی ممکن است زغال افروخته ای را در
این شال بگذارد که البته این حالت بسیار نادر است. اصل این
مراسم برای خواستگاری بوده است و جوانان به این ترتیب به
نوعی تقاضای خواستگاری می کرده اند.
آخرین بعد از ظهر پیش از عید را الفه گویند و رسم است که
در این روز به دیدار اهل قبور بروند.
رسم است که همه افراد یک خانواده یا فامیل شب عید در منزل
والدین یا برادر و خواهر بزرگتر جمع شوند. میزبان غذای شب
عید تهیه می کند که همه ساله ثابت است و هر خانواده سعی می
کند همین غذا را در شبهای عید سالهای بعد هم بپزد. با
نزدیک شدن زمان تحویل سال سفره هفت سین چیده می شود و
میزبان اسکناس یا سکه های نو را در لای قرآن می گذارد. اهل
خانه لباسهای نو می پوشند و منتظر تحویل سال می مانند.
تحویل سال با ترقه بازی و روشن کردن کوزه (نوعی نور افشانی)
اعلام می شود و معمولا چند دقیقه فضای شهر با سر و صدای
ترقه ها پوشیده می شود. بعد از آن، همه اعضای خانواده با
هم روبوسی می کنند و سال نو را به هم تبریک می گویند. پدر
یا فرد دیگری قدری قرآن می خواند و اسفند دود می کند. بعد
سکه ها یا اسکناسهای نوی لای قرآن را به عنوان عیدانه به
تک تک اعضای فامیل می دهد. دیگر اعضای بزرگسال خانواده هم
به نوبه خود پول یا هدایایی را به دیگران می دهند. بعد از
آن میهمانان با شیرینی و آجیل پذیرایی می شوند و ممکن است
شروع به رقص و پایکوبی کنند.
چند ساعت بعد از تحویل سال، دید و بازدید نوروزی با آمدن
فامیل ها به خانه ریش سفید فامیل آغاز می شود. ممکن است
گروهی از مردان و زنان بدون فرزندان خود این کار را به
سرعت انجام دهند و بعدها مجدداً با فرزندان به دیدار
بزرگان فامیل بروند. معمولا صبح اولین روز سال و پیش از
شروع دید و بازدیدها، بروجردی ها با لباسهای نو به
گورستانهای شهر رفته و با درگذشتگان خود دیداری تازه می
کنند. اگر خانواده ای کسی را در سال گذشته و بویژه در
ماههای آخر سال از دست داده باشد معمولا مراسمی به نام
نوعید برگزار می کند و میزبانان بزرگسال به دیدار آن
خانواده رفته و فاتحه می خوانند و با آنان دیدار می کنند.
رسم است در هر دیدار عید، میزبان با چای یا شربت، شیرینی
های مختلف بویژه کلوچه بروجردی و نیز میوه و آجیل از
میهمانان پذیرایی کند و سپس ساعتی را با میهمانان به گفتگو
بنشیند. هنگام خروج، میزبان به کودکان میهمان عیدانه می
دهد و جمع آوری و شمارش عیدانه، یکی از سرگرمی های کودکان
در این روزهاست. هر دیداری، بعد از دو سه روز با یک بازدید
همراه می شود. دید و بازدیدها در چند روز اول به خانواده و
اقوام نزدیک اختصاص دارد و بعد از آن به دوستان و همکاران
می رسد. از آنجا که میهمانان زیادی در نوروز به بروجرد می
آیند دعوت به صرف شام و ناهار به صورت کاملا فشرده در این
زمان انجام می شود. مثلا ممکن است چند خانواده برای ناهار
جایی میهمان باشند و شب همان گروه برای صرف شام، جای دیگری
گرد آیند. به هر حال، سیزده روز عید با دید و بازدیدها و
سورچرانی همراه است.
خصلت طبیعت دوستی و گردشگری بروجردیها باعث شده تا سیزده
بدر از اهمیت فراوانی برای آنان برخوردار باشد. غذای سیزده
بدر عموما همان غذایی است که شب عید تهیه می شود. مثلا اگر
خانواده ای رسم داشته باشد که شب عید خورش قیمه بخورد روز
سیزده هم همان غذا را درست می کند. به هرحال، با روشن شدن
هوا، خانواده ها، سبزه ها را جمع آوری کرده و با غذا و
تنقلات فراوان به دامن صحرا و طبیعت می روند و تا غروب
همانجا می مانند. انواع بازیهای گروهی را انجام می دهند که
از میان آنان می توان به اله چو و تنور اشاره کرد. کوهپایه
های بروجرد رویشگاه گیاهان خوراکی فراوانی است و در این
روز خانواده ها سعی می کنند کنگر، ریواس، شنگ، شبدر و یا
گیاهان دارویی و خوراکی بچینند. گره زدن سبزه برای گشایش
بخت دختران جوان در بروجرد بسیار رایج است.
نوروز در استان مركزی
نوروز در شهرها و روستاهای استان مركزی نیز همانند سایر
نقاط ایران از ارزش و اعتبار خاصی برخوردار است. بوی بهار
و عید كه در كوچه پسكوچههای اسفند میپیچد، شهرو روستا حال
و هوای عجیبی پیدا میكند. گویی همه چیز به جنبش و حركت
درمیآید.
خانه تكانی كه در گذشته، مظهر و نمادی از دور كردن ارواح
خبیث و شرور از محیط زندگی و زدودن سیاهی مرگ و كهنگی از
خانه و آشیانه بوده است، شاید امروز بدان معنا نباشد، اما
تقریبا در تمام شهرها و روستاهای استان مركزی مردم خانه
تكانی در ابتدای سال جدید خوش یمن دانسته و خود را موظف به
انجام آن دانستهاند.
كاشتن گندم و سبزه نیز از دیگر كارهایی است كه مردم در
استقبال از بهار انجام میدهند. چند روز مانده به عید،
دانههایی نظیر عدس، ماش، گندم و تره تیزك را در بشقاب یا
كوزههای كوچك میریزند و سبز میكنند. مردم این سبزهها را كه
نمادی از سرزندگی و بركت است در سفرههای هفت سین روز اول
عید قرار میدهند و در پایان مراسم نوروز در روز سیزده بدر
آنها را كه دیگر بسیار بلند و بزرگ شدهاند به آب روان
میسپارند.
تهیه وسایل موردنیاز سفره هفت سین كه با نوروز پیوندی
ناگسستنی دارد و جزء مهم و جدایی ناپذیر آن به حساب میآید.
قرآن، بركت و تقدس سفره و آینه، نماد روشنای و پاكی است كه
تصویر زیبای سفره هفت سین را در خود قاب میكند. یك تنگ
كوچك ماهی قرمز از دیگر میهمانان سفره هفت سین است كه در
گوشهای از سفره جای میگیرد و مظهر زایش و زندگی است. یك
ظرف پر از نان و پنیر و سبزی به نشانه روزی و بركت سفره
صاحبخانه و شمعهای روشن به تعداد افراد خانواده كه به
منظور روشنی و نورافشانی چراغ عمر آنهاست، بر زیبایی سفره
نوروزی میافزاید. تخممرغهای رنگی كه نماد آفرینش و باروری
هستند، در كنار تنگ ماهی و ظرف پر از شیرینی از بهترین
دلمشغولیهای شیرین بچههای خانواده در این ایام است. سیر،
سركه، سنجد، سمنو، سیب، سماق، سكه و سبزه هم بیتردید از
مهمترین اجزای سفره هفت سین به حساب میآیند و مظهر بركت و
پاكیزگی و فراوانی در سال نو هستند.
در بعضی از خانوادهها، قرار دادن یك ظرف شیر یا ماست كه
مظهر سفیدی و پاكی است، نیز در كنار سفره هفت سین مرسوم
است. در شهر محلات به سفره هفت سین، سرفه سال میگویند كه
شامل سماق، سنجد، سیر، سكه، سه پستان، سیب و سبزی به همراه
كاسه آب است. در گذشته انداختن سبزه و پخت سمنو توسط زنان
در خانه و طی مراسم و آداب خاصی صورت میگرفت،
در استان مركزی، كلیه افراد خانواده بنا بر یك عقیده قدیمی
كه پوشیدن لباس نو در هنگام سال تحویل را خوش یمن و مبارك
میدانند، پس از تطهیر جسم و جان، لباسهای نویی را كه به
مناسبت عید آماده كردهاند، به تن میكنند و به دنبال این
پاكیزگی و تطهیر كه به مفهوم لزوم یك تصفیه باطنی برای
رویارویی با یك زندگی تازه است بر سرسفره هفت سین مینشینند.
پس از تحویل سال و خواندن دعا و خوردن شیرینی، بزرگترها به
كوچكترها عیدی میدهند كه این عیدی اغلب تخم مرغهای رنگی،
سكه و یا اسكناسهای تا نخورده و نویی است كه لابلای صفحات
قرآن گذاشته شده است. عیدی گرفتن از دست بزرگترها كه شگون
و بركت به حساب میآید، از دوست داشتنیترین و به یاد
ماندنیترین خاطرات مراسم نوروز است.
در استان مركزی رسم است كه روز نوروز، نخست به دیدن بزرگان
فامیل و طایفه و شخصیتهای علمی و اجتماعی میروند. در
بسیاری از این عید دیدنیها همه كسان خانواده شركت دارند.
پس از رفتن به خانه بزرگترها نوبت به همسایگان و دوستان و
آشنایان و سایر اقوام میرسد كه این دید و بازدیدها كماكان
تا روز سیزدهم نوروز ادامه مییابد و چه بسیار كدورتها و
رنجشها كه به یمن دید و بازدیدهای نوروزی بر طرف میشود.
روز سیزدهم نوروز كه در حقیقت، آخرین روز از تعطیلات
نوروزی به حساب میآید، مردم با تهیه مقداری غذا به دامان
طبیعت و كوه ودشت رفته و روز سیزده خود را با سایر اعضای
خانواده در دل طبیعت میگذرانند. سبزهها را گره میزنند و
نیت میكنند و به امید سالی خوش و پر بركت آن را به آب روان
میسپارند.
نوروز در مازندران
آداب نوروزی در این مناطق رسوم فراوانی دارد که به پاره ای
از آنها اشاره خواهد شد.
یکی از آن رسم ها انتخاب (مامج یا سال مج ۱) می باشد. در
گذشته ای نه چندان دور، روز و شب اول هر ماه را جشن می
گرفتند ( مارمشو ، مارمروز ) اما در آخر میر ماه زمستان
کدبانوی خانه به سراغ ملای ده می رفت و فرزندان و نوادگان
خود را به عنوان مامج و سال مج با استخاره ملا انتخاب می
کرد. به این شکل که نام هر یک را که بر زبان می آورد با
استخاره اگر خوب بود آن فرد به عنوان مامج انتخاب می شد.
یعنی کسی که اول ماه قبل از هر کسی قدم در خانه می گذارد و
به یمن قدمش عید و سال و ایام خوب در پیش خواهد بود. در
صورتی که ظرف همین ماه ایام بر وفق مراد بود همان مامج به
عنوان سال مج نیز انتخاب می شد.
یکی دیگر از آداب نوروزی پیام میر نوروزی است. در بسیاری
از نقاط البرز میر نوروزی پیام آور شادمانی ها و بهار
طبیعت است که نوروز خوان با اشعاری که محتوای آمدن بهار را
نوید می دهد.آمدن بهار و آمدن نوروز را به همگان می گوید و
مژدگانی دریافت می کند.
پاره ای از ابیات آن به شرح زیر است:
باد بهارون بیمو گل به گلستون بیمو نوروز سلطون بیمو . . .
به هنگام تحویل سال معمولا اهالی در گذشته در محله ای خاص
جمع می شدند . بر اساس زمان سنج های مختلف و با صدای تفنگ
شکارچی سال را تحویل می کردند. اما امروزه به خاطر توسعه
ارتباطات معمولا از رسانه های صوتی و تصویری استفاده می
شود . پس از تحویل سال ، سال مج با ظرفی آب و سینی که
دارای سبزه و قرآن و سکه و سنجد و قدری گندم یا برنج می
باشد. با پای راست وارد خانه می شود .ذکر و دعای زیرلبی
قدم خیر اطرافیان بدرقه راهش است در چهار گوشه تمام اتاقها
قدری آب را به عنوان نماد آبادی و نظافت و منبع حیات می
ریزد. سپس با اضافه آبی که در دست اوست کدبانوی خانه برای
درست کردن چای استفاده می کند . همچنین عیدی خوبی را برای
سال مج در نظر می گیرند . علاوه بر جوراب یا پیراهن مقداری
پرساق ( نوعی شیرینی ) و تخم مرغ رنگ شده و مقداری پول نیز
به او می دهند
در گذشته معمولا تخم مرغ رنگ شده ، پرساق ( شیرینی محلی )
و میوه محلی و نخود و کشمش از رایج ترین آن بودچراغ روشن
بر سر سفره و سبزه ای که کدبانوی خانه از اونما به فکر
تهیه آن بود و زینت بخش محفل و سفره را دو چندان مزین می
سازد در میان سبزه شاخه ای از گل درخت بید قرار می دهند (بامشی
کتوک )
پس از تحویل سال اعضای خانواده در کنار یکدیگر قرار می
گیرند وسال نو را به یکدیگر تبریک می گویند. سپس معمولا به
صورت دسته جمعی به دیدار بزرگتر ها و اقوام می روند و سنت
زیبای صله رحم را به جا می آورند آشتی کنان افرادی که
احیانا قهر یا کدورتی در میان دارند
در چنین شبی چراغ خانه ها روشن است و باور دارند در اول
سال نباید خانه ای تاریک باشد. از دیگر سنت ها عیدی دادن
بزرگترها به کوچک ترهاست که معمولا افراد خردسال بیشتر از
این عیدی بهره مند می شوند
علاوه بر آن پسرانی که نامزد دارند برای نامزد خود حتما
عیدی لباس و شیرینی می گیرند و مادر عروس هم مجمه ای مرکب
از شیرینی و تنقلات برای داماد هدیه می آورد.
گردآورنده: صفورا الیاسی، کارشناس واحد
آموزش شرکت پردازش موازی سامان
منابع:
1.
http://forum.majidonline.com/showthread.php?t=29052
2.
http://www.kermanpress.com/1386/12/post-15.html
3.
http://aftab.ir/articles/art_culture/cultural_heritage/c5c1206443765_new_year_p1.php
4.
http://aftab.ir/articles/art_culture/cultural_heritage/c5c1206793334_norouz_p1.php
5.
http://aftab.ir/articles/art_culture/cultural_heritage/c5c1176030002_norouz_p1.php
6.
http://aftab.ir/articles/art_culture/cultural_heritage/c5c1174908690_norouz_p1.php
7.
http://aftab.ir/articles/art_culture/cultural_heritage/c5c1174817260_norouz_p1.php
|